از او خواستم خودش را معرفی کند.من یک جنین 30هفتهای هست از وضع زندگی و کیفیت آن پرسیدم.اوضاع، عالی است.شکرهمهچیزفراهم است. از هر
از او خواستم خودش را معرفی کند. من یک جنین 30هفتهای هستم. از وضع زندگی و کیفیت آن پرسیدم. اوضاع، عالی است. شکر، همهچیز فراهم است. از هر گفتم: «چه کارهایی انجا دادی که این زندگی مرفه و سری تکان داد و گفت: «ناگهان احساس کردم که نبودنم و در حالی که شادی از چشمهایش تراوش میکرد، گفت:
«به معنی واقعی رایگان!» از او، زمان تولدش را پرسیدم، دیدم ناگهان شادی از ای کاش مرا به یاد این موضوع نمیانداختی. مدتی کمی نگران شدم و گفتم: «مگر بیماری خاص، خطر گفت: «نه، قرار است مرا از این همه نعمت و خوشی و خندهام گرفته بود؛ ولی از آن جایی که او خیلی جدی او گفت: «هر جنینی تا زمان زایمان، بیشتر عمر نمیکند». نمیتوانستم به او ثابت کنم که دنیای داخل رحمی، مقدمهای برای دنیای ناگهان خودم هم ناراحت شدم؛ با خودم فکر کردم که فکر مشابهی است؛ برای کسی که مرا بار اول |
ABOUT
MENU
Home
|